درباره كتاب 'پروژه شادی':
نویسنده کتاب، همانند الیزابت گیلبرت نویسنده کتاب معروف "خوردن، نیایش، مهرورزی"، احساس شادی نمیکند و به دنبال راهی است که این احساس را در خود تقویت کند. برخلاف گیلبرت که با گشتن به دور دنیا آن شادی و رضایتی را که به دنبالش بود بدست آورد، خانم رابین تصمیم میگیرد شادی را در زیر سقف خانهی خودش بیابد. بنابراین شروع به نوشتن وبلاگی میکند و به مدت یکسال درباره نتیجه جستجویش به دنبال شادی در آن مینویسد. کتاب بسطیافتهی یادداشتهایی است که او در وبلاگش درباره این جستجو نوشته است.
در بخش "سخنی با خوانندگان" میخوانیم:
"... این کتاب، شرح پروژه شادی من است، یعنی همه تلاشهایی که برای شادتر شدن انجام دادم و چیزهایی که در این مورد آموختم. ممکن است پروژه شما با پروژه من متفاوت باشد، اما کمتر کسی است که از یک پروژه شادی سود نبرد. من برای آن که به شما کمک کنم در مورد پروژه شادیتان بیشتر فکر کنید، به طور منظم در وبلاگم پیشنهادهای تکمیلی ارائه میدهم، یک پایگاه اینترنتی هم به نام "جعبه ابزار پروژه شادی" ایجاد کردهام که برای کمک به آغاز و دنبال کردن پروژه شادی ابرازی در اختیارتان میگذارد.
اما امیدوارم مهمترین ایده برای پروژه شادیتان کتابی باشد که در دست دارید. البته، چون این کتاب شرح پروژه شادی من است، براساس شرایط، ارزشها و علایق خاص من پایهگذاری شده است. ممکن است فکر کنید: "اگر پروژه شادی هر کسی منحصر به فرد است، چرا باید زحمت خواندن کتابی در مورد پروژه او را به خود بدهم؟" وقتی در مورد شادی مطالعه میکردم، متوجه چیزی شدم که مرا به حیرت واداشت: من اغلب از تجارب کاملا شخصی یک فرد، چیزهای بیشتری یاد میگیرم تا از منابعی که حاوی اصول جهانی مشروح یا مطالعات به روز است. از نظر من آنچه که شخص خاصی در مورد تجربیاتش و آنچه برای او کارساز بوده است میگوید، حتی زمانی که فکر میکنیم هیچ وجه اشتراکی بین ما وجود ندارد، از هر گفتگوی دیگری باارزشتر است ..."