درباره كتاب 'دروغگو و جاسوس':
جورج دوازده ساله، در آپارتمان جدید با همسایهشان امنتر دوست میشود. امنتر میخواهد راز آقای ایکس را که هر روز با یک چمدان میآید و میرود و یک کلمه هم با کسی حرف نمیزند، کشف کند. در این میان جورج با پیوستن به انجمن جاسوسی امنتر میکوشد پرده از این راز بردارد. اما ناگهان جاسوس به راز عجیب دیگری پی میبرد که باورش اصلا آسان نیست ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
(گروه سنی مخاطب کتاب سنین 8 تا 12 سال در نظر گرفته شده)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"یک نقشهی اشتباه از زبان انسان اینجا هست که نشان میدهد با کدام قسمت زبانمان مزهی چیزها را حس میکنیم، مثلا شوری با کنارههای زبان، شیرینی با جلوی زبان و تلخی با ته زبان.
صد سال پیش بعضی از آدمها به این نتیجه رسیدهاند و مردم بچهها را مجبور کردهاند که آن را به خاطر بسپارند. اما اشتباه است، همهاش اشتباه است. یک ذره هم درست نیست.
معلوم است که پرزهای چشایی ما همه مثل هم هستند. میتوانند هرچیزی را بچشند و جایشان هم یکی است. آقای لاندو، معلم علوم کلاس هفتم، پوستر کهنهای را باز کرده که همین نقشهی بیخود زبان را نشان میدهد و توضیح میدهد که چطور آدمهای معمولی از همان اول چشایی را اشتباه فهمیدهاند ..."