درباره كتاب 'راه سخت (از سری کتابهای جک ریچر - کتاب دهم)':
این داستان، دهمین کتاب از مجموعه داستانهای جک ریچر است. قصه در نیویورک آغاز میشود. رئیس یک شرکت نظامی خصوصی در ازای پرداخت یک میلیون دلار از ریچر میخواهد همسر و فرزندش را که ظاهرا گروگان گرفته شدهاند نجات دهد. ریچر در طول تحقیقاتش به موارد مشکوکی برمیخورد و درمییابد که آنچه او میداند همهی داستان نیست. او در میانهی راه تصمیم دشواری میگیرد، به نقطهی شروع بازمیگردد و این بار "راه سخت" را برمیگزیند. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"جک ریچر اسپرسوی دوبل سفارش داد؛ بدون شیر و شکر، با لیوان اسفنجی، نه چینی، و قبل از اینکه آن را سر میزش بیاورند دید که زندگی یک مرد برای همیشه عوض شد. البته نه به خاطر اینکه پیشخدمت کند کار کرده باشد. فقط آن حرکتی که دید خیلی زیرکانه صورت گرفت. آنقدر زیرکانه که ریچر نمیدانست دارد چه چیزی را نگاه میکند. یک صحنهی شهری ساده بود که روزی هزاران بار در هر جایی در دنیا تکرار میشد: یک نفر قفل در ماشینی را باز کرد و سوار شد و رفت. فقط همین.
ولی فقط عمین کافی بود.
اسپرسویی که خورده بود به بینقص نزدیک بود،بنابراین ریچر دقیقا بیست و چهار ساعت بعد به همان کافه برگشت. سپری کردن دو شب پشت سر هم در یک مکان برای ریچر غیرعادی بود، ولی با خودش فکر کرد که خوردن قهوهی عالی ارزش تغییر روال را دارد ..."