درباره كتاب 'تلخ و شیرین بلدیه (روزنامه خاطرات آقا جمال بلدیهچی)':
کتاب اولین عنوان از مجموعه "قصه نهادهای شهری تهران" است.
نویسنده که اصولا به نوشتن متنها و داستانهای "تاریخآلود" به زبانی منتسب به نشریه چلچراغ شهرت دارد، در این کتاب به از زبان یک اهل شهرداری (بلدیه) به نام آقا جمال به مرور اتفاقات مختلفی که در "طهران" عهد ناصری تا "طهران محمد علی شاهی" افتاده است، میپردازد.
"دفتر اول" کتاب با این جملات آغاز میشود:
"امروز روز که سال تحویل شد، از سر آفتاب نشستم به نگاشتن خاطره، مبادا که سال بگذره همچون عمری که گذشت و ما باز گوشه اتاق چمباتمه زده باشیم به خودخوری و لبگزی و خودمون به دست خودمون اسباب تغیر بیافرینیم در این بهار دلکش طهرون.
حالا که آفتاب بساط برچیده، الی عصر مشغول نوشتنیم، که نوشتن چاره گلوی پر از داستانه و حرف حرف میآره.
گفتنی که پدرمون محتسبی بود، از اهالی طهرون که این قلم و کاغذ را به دست ما داد و خودش چهره در خاک کشید به جبر روزگار. گرچه کسبه و اهالی میگفتن سختگیر و عبوس بود. گرانفروش و کمفروش و آشغالفروش، همه رو به یک چوب میروند و از خیر دو شاهی زیادی قیمت نمیگذشت و از مفتچرون و مفتبر مثل ماری که از پونه بگریزه بیزار بود و فراری ..."