درباره كتاب 'اولین تابستان کاب':
تابستان شده و کاب و مادرش به دشت میروند تا بازی کنند. در طول روز همه کاب در مورد هر چیزی که توجهاش را جلب میکند از مادرش سوال میکند. "چرا هوا اینقدر گرم است؟"، "چرا ملخها اینقدر سر و صدا میکنند؟"، "چرا روزها اینقدر بلندند؟" مادر هم سعی میکند هرکدام از سوالهای کاب را جواب بدهد. بالاخره در آخر روز هوا ابری میشود و باران شروع به باریدن میکند. کاب و مادرش راه خانهشان را در باران پیدا میکنند و داخل لانه میروند تا بخوابند. کاب آخرین سوال روزش را از مادر میپرسد. "چرا من اینقدر خستهام؟"
(کتاب برای گروههای سنی "الف" و "ب" مناسب به نظر میرسد)