درباره كتاب 'قتلگاه (از سری کتابهای جک ریچر - کتاب اول)':
جک ریچر یک پلیس سابق ارتش است که اکنون زندگی بیهدفی را میگذراند و در سرتاسر آمریکا آواره و سرگردان است. او یک ساعت پس از ورود به شهر کوچک و گمنام مارگریو در جورجیا به جرم قتل بازداشت میشود. تنها چیزی که او میداند این است که کسی را نکشته است. حداقل نه در این شهر، و نه اخیرا. ولی او هیچ شانسی برای قانع کردن کسی ندارد ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
این کتاب، اولین رمان از مجموعه داستانهایی با محوریت شخصیت جک ریچر است که لی چایلد، نویسنده بریتانیایی آنها را به رشته تحریر درآورده است.
داستان با این جملات آغاز میشود:
"ساعت دوازده در سالن غذاخوری اینو در حال خوردن تخممرغ و نوشیدن قهوه بودم که دستگیر شدم. این بیشتر یک صبحانه دیروقت بود تا ناهار سروقت. بعد از یک پیادهروی طولانی زیر باران شدید خیس و خسته بودم. تمام راه را از بزرگراه تا حاشیه شهر پیاده آمده بودم.
رستوران کوچک، ولی روشن و تمیز بود. تازهساز و به شکل یک واگن قطار ساخته شده بود. فضای کمعرضی داشت و در یک طرفش پیشخان غذای باریکی تعبیه شده بود. آشپزخانهاش در عقب سالن و یک ردیف میز کنار دیوار مقابل و در رستوران در وسط قرار داشت.
من پشت یکی از میزهای کنار پنجره نشسته بودم و روزنامهای را میخواندم که آنجا رها شده بود. مطلبی که میخواندم راجع به ستاد انتخاباتی رئیسجمهوری بود که بار قبلی بهش رای نداده بودم و این دفعه هم نمیخواستم بهش رای بدهم ..."