درباره كتاب 'هندی قلابی':
دست نوشتهای مرموز به زبان عربی، در قطار بین شهری برلین مونیخ، که به نظر نمیرسد مال کسی باشد و در آن هشت بار به شیوهای متفاوت، داستان زندگی کسی که دست نوشته را یافته و میخواند، روایت شده است.
این داستان فرار پناهجوی عراقی جوانی است که از جنگ و استبداد صدام حسین میگریزد و سفری غیر قانونی به دور نیمی از دنیا را تجربه میکند. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
" "قطار سریعالسیر بین شهری شماره 1511 برلین-مونیخ، از راه لایپزیگ، بامبرگ، نورنبرگ، اینگول اشتات. حرکت طبق برنامه، ساعت 12 و 57 دقیقه" صدایی ناهنجار و بیروح از بلندگو. نگاهی کوتاه به ساعت بزرگ کنار سکو: ساعت 12:30. هنوز نیم ساعتی مانده. روزنامه و قهوهی حاضریام را روی نیمکت میگذارم. نگاهی با تامل به ایستگاه راهآهن "باغ جانورشناسی".
همه جا خالی. برای لحظهای احساس میکنم در این ایستگاه راهآهن تنهای تنها هستم. آدمها غیبشان زده، یا دقیقتر، هرگز این جا نبودهاند. همه جا خالی. همه جا روشن و تمیز. نه قطاری، نه مسافری، نه بلندگویی. هیچ چیز، فقط من و ایستگاه خالی "باغ"، خلائی بزرگ در اطرافم. واقعا کجا هستم؟ اینجا چه میکنم؟ ..."