درباره كتاب 'ما برای چه به این دنیا آمدهایم؟':
... آنچه در این کتاب ارائه میشود آگاهی از این مهم است که همه ما این توانایی را داریم که در هر لحظه از زندگی در ارتباط مستقیم با حق باشیم؛ و این معنی واقعی زندگی است. نویسنده عقیده دارد که عالم هستی عالمی هوشمند و هدفمند است؛ همینطور هم انسانهای ساکن آن، و اینکه هر کدام از ما به دلیل خاص و برای تحقق هدف و مقصودی ویژه به دنیا آمدهایم. نویسنده عقیده دارد که او به دنیا آمده است تا نفرت را با عشق جایگزین کند و شفقت، محبت و ایثار را به انسانها بیاموزد و بر ضد ظلمها و شکنجههایی که بشر تحمل کرده است راه دوستی و مهربانی را به او نشان دهد. ... هدف نویسنده در سراسر کتاب این است که به خواننده بقبولاند او وجودی ربانی است که از خدا آمده است و به خدا برمیگردد و به طور کامل از نفس و متعلقات آن جداست. (برگرفته از مقدمه مترجم کتاب)
فصل اول کتاب با این جملات آغاز میشود:
"در عنوان کتاب به عمد از کلمه "فراخوانی" استفاده کردم که اهمیت الهام گرفتن را در زندگی روزمره نشان دهم. صدایی در عالم خلقت هست که مصرا از ما میخواهد قصد و نیت، و دلیل در دنیای فانی بودنمان را به خاطر بیاوریم. این صدا به صورت نجوا، فریاد و آواز به ما میگوید که "ما عبث به دنیا نیامدهایم" بودن زمانی و مکانی ما دلیل خاصی دارد. این صدا به ندای درونی تعلق دارد که در درون همه و هریک از ما هست.
ندای درون، به توجه و دقت ما، به روشهای گوناگون و گاهی نامنتظر پاسخ میگوید. برای نمونه، وقتی کتاب را شروع کردم در انتخاب دو عنوان تردید داشتم: "الهام: سرنوشت نهایی شما" یا "الهام: فراخوانی غایی". یک روز همینطور که در اقیانوس مشغول شنا بودم، این دو عنوان را مرتب در ذهنم مرور کردم. ولی پس از پایان شنا چون هنوز مطمئن نبودم، از تلفن سکهای به رید ترسی ریاست شرکتی که کتابهای مرا به چاپ میرساند تلفن کردم تا عقیدهاش را در مورد عنوان کتاب جویا شوم ..."