درباره كتاب 'قندان و نمکدان: لطیفههایی از فرهنگ مردم ایران':
بسیاری از پژوهشگران به درستی گفتهاند که به لحاظ شوخطبعی و مزاح و ابداع لطیفههای مفرح کمتر ملتی را میتوان با ایرانیان مقایسه کرد. خلق لطیفههای فراوان پیرامون موضوعات و پدیدههای تازه موید این برداشت است.
این کتاب مجموعهای از لطیفههایی است که مستقیم از زبان مردم گوشه و کنار ایران ثبت شدهاند. بسیاری از این لطیفهها را بزرگان ادب فارسی در آثار خود نقل کردهاند. پژوهشگر کوشش کرده استت روایتهای کتبی هر لطیفه را نیز نقل کند.
در پیشگفتار کتاب نیز همین معرفی شخصیتهای لطیفههای ایرانی تاریخچهی مختصری از لطیفهپردازی در ادبیات فارسی بیان شده است که میتواند برای علاقهمندان این حوزه مفید باشد. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
متن اصلی کتاب با لطیفهای با عنوان "دزد نکتهپرداز" با این جملات آغاز میشود:
"دزدی به خانهای میرود و هرچه میگردد، چیزی پیدا نمیکند، تشنه بر سر چاه میآید که آب بکشد، سطل هم سوراخ بوده است، دزد فکر کرد شاید اسباب و اثاثیه بر روی پشتبام باشد به پشتبام رفت. شنید که زن به شوهرش میگفت: من چیزی بلدم که ده هزار تومان ارزش دارد. شوهر گفت: من هم چیزی بلدم که بیست هزار تومان ارزش دارد. دزد گفت: شما که شبی سی هزار تومان معامله میکنید یک دلو بخرید برای این چاه."