درباره كتاب 'میم و آن دیگران':
در این کتاب 160 صفحهای نویسنده نامآشنای ایرانی از یک نسل و چهرههای سرشناسش سخن گفته است. در «میم و آن دیگران» دولتآبادی بهترتیب درباره این نامها نوشته شده است: محمدعلی جمالزاده، جلال آلاحمد، سیمین دانشور، مهدی اخوانثالث، احمد شاملو، دو یادداشت درباره محمدعلی سپانلو، جواد مجابی، علیاشرف درویشیان، سهراب شهیدثالث، پیتر هانکه، آرتور میلر، عبدالحسین نوشین، بهرام بیضایی، اکبر رادی، هوشنگ گلشیری، رضا براهنی، ناصر تقوایی، محمدرضا لطفی، سارا دولتآبادی، محمدحسین ماهر، فریدون آدمیت و جیمز جویس.
فصل اول کتاب که به "محمدعلی جمالزاده" اختصاص دارد با این جملات آغاز میشود:
"وقتی احساس کردم قدرت نگهداری نامههای استاد جمالزاده به خودم را ندارم آنها را در اختیار علی دهباشی گذاشتم برای این که تصور میشد او بهتر از من میتواند آن نامهها را نگهداری کند. استاد جمالزاده شخصیت قابل مطالعهای برای ما ایرانیها و همچنین برای اروپاییها بایستی باشد. جمالزاده سمبل یا نماد تلفیق فرهنگی و تلفیق آداب و عادات است. شاید بشود گفت که جمالزاده نشانی از وحدت در عین دوگانگی است یا نشانی از دوگانگی در وحدت. جمالزاده تربیت اروپایی پیدا کرده بود. بدیهی است. زیرا پدر مرحوم او سید جمال واعظ اصفهانی که دربارهاش خواهم گفت او را در حدود ده-یازده سالگی فرستاده بود برود بیروت که سرونوشت او را برد طرف اروپا و سرانجام در سویس مستقر شد. او در ارتباط با من به واسطهی نامههایش یک نکته را بدون اینکه به زبان بیاورد یادآوری میکرد و آن داشتن قلم و دقت و احساس مسئولیت در مقابل دیگری و دیگران بود …"