مترجم در پیشگفتار کتاب آورده:
"این کتاب را ویتولد گومبروویچ ننوشته است. آنچه در قالب کتاب حاضر جمعآوری و ویراستاری شده، یادداشتهای یکی از دانشجویان حاضر در کلاسهای فلسفه او بوده که از 27 آوریل تا 25 مه 1969 برگزار شده است. این درسها حول محور نظریات کانت، شوپنهاور، هگل، کییرکگور، سارتر، هایدگر، مارکس و نیچه میچرخد. کتاب حاضر در حقیقت بیانگر نگرش شخصیِ گومبروویچ به تفکر مدرن و بنیانگذاران آن است. به سبب دستنوشته بودنِ اصل کتاب و اینکه مطالب آن یادداشتهای دانشجویی گمنام است، بریدگیها، افتادگیها و گاه ابهامهایی در آن به چشم میخورد. اما همین اندک نیز برای پی بردن به تسلط، دقتِ دانش، طنز کلام و تیزی ذهن گومبروویچ کفایت میکند.
در قرن هجدهم عمیقترین دیدگاه درباره جهان کدام بود؟
فایده فلسفه چیست؟
شوپنهاور زندگی را چگونه میدید؟
نیچه نیز، همانند کانت و شوپنهاور، لهستانی بود!
نویسنده غمگینی که خود را ارباب واقعیت میپندارد موجود مضحکی است.
به زعم شوپنهاور، زندگی یک ناخوشی مستمر و درخور ملامت است.
تمامی نظامهای فلسفی فرو میپاشند.
کتاب پر است از پرسشها و جملاتی از این دست. گمبروویچ حاصل سالها تعمق و کند و کاوش را در عالم فلسفه طی جلساتی کوتاه بیان کرده و از آن جا که خود نویسندهای است پر مغز و صاحب نگرش، تلاش کرده دیدگاههای شخصیاش را نیز لابلای این درسها بگنجاند …"