درباره كتاب 'لالایی برای دختر مرده':
وقتی زهره، یکی از دخترهای کلاس دوم دبیرستان آن چه را که میدید برای دیگران شرح داد، هیچکس حرفش را باور نکرد. زهره این حرف را اولینبار به نزدیکترین دوستش مینا گفت و بالاخره خبر در تمام شهرک پیچید. زهره میگفت دختری را میشناسد که موهای خاکستری دارد، دستهایش از آرنج به پایین سوخته و از همه مهمتر صد سال پیش مرده است! (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"حوادث این داستان در مجتمع مسکونی ارغوان میگذرد. جایی که ساکنانش به آن شهرک ارغوان هم میگویند. پیدا کردن این مجتمع روی نقشه چندان راحت نیست. اگر نقشهی "تهران و توابع" دم دستتان باشد میتوانید امتحان کنید. در غرب تهران آنقدر شهرک و مجتمعهای جورواجور ساختهاند که پیدا کردن یکی در میان آنهمه شهرک و مجتمع کار سادهای نیست. خود من میخواستم نقشهی موقعیت این مجتمع را اول این کتاب چاپ کنم تا خوانندگانی که آن را میخوانند بدانند که این ماجراهای عجیب کجا اتفاق افتاده ولی نشد. نتوانستم محل این شهرک را روی نقشه پیدا کنم. چون کار ساخت این مجتمع هیچوقت آنطور که باید تمام نشد ..."