درباره كتاب 'از پشت میز عدلیه: خاطرات طنز یک قاضی دادگستری':
مطالب کتاب با این جملات آغاز میشود:
"من همیشه از قبل از اینکه حتی تصور کنم که قاضی خواهم شد تا آن زمان که کارآموز قضایی شدم تا دورانی که قسمخورده و منتظر شروع کار بودم، همواره به این فکر میکردم اولین پروندهای را که به عنوان قاضی زیر دستم میآید، باید بسیار ویژه، با آداب و تشریفات، با سلاموصلوات و دقت و وسواس علمی و اخلاقی رسیدگی کنم و اولین مراجعهکنندهام باید با برخورد من طعم ناب عدالت را بچشد و تا آخر عمر از من به عنوان یک قاضی نمونه، باسواد و دادگر یاد کند. خلاصه باید کاری میکردم که اولین خشت استوار نهاده شود. بارها با خودم تمام جزئیات این اولین رسیدگی قضایی را مرور کرده بودم. با خودم قرار گذاشته بودم اولین امضای قضاییام باید بسیار درخور و وزین همراه با دستور یا قرار شایستهای باشد؛ چنان که آیندگان این اولین تصمیم قضاییام را در معتبرترین موزهها نگهداری کنند و کتابهای حقوقی نسلهای بعدی بشریت با ذکر این تصمیم قضایی آغاز شوند ..."