درباره كتاب 'علمیتخیلی برای آنها که علمی تخیلی دوست ندارند':
کتاب علمیتخیلی برای آنها که علمیتخیلی دوست ندارند چنان اسمی دارد که شاید بشود گفت آن را از هر توضیحی بینیاز میکند! خوانندگان هدف کتاب مشخص هستند: کسانی که معتقدند داستانهای علمیتخیلی دلچسب نیستند و حتا شاید وجهی جز وجه سرگرمکنندگی ندارند. فرض را هم بر این گذاشتهایم که حوصله ندارند با کتابی قطور نظرشان عوض شود. این کتاب مجموعهای است از یک یادداشت دربارهی کلیت سیر ادبیات ع.ت. بهعلاوهی چند داستان کوتاه که هم قرار است سرگرمکننده باشند (طبعا) و هم قرار است خوانندهی علمیتخیلیستیز بعد از خواندنشان با شنیدن نام این ژانر اخمهایش در هم نرود. زحمت این کار هم برعهدهی این نویسندگان است: رابرت شکلی، آیزاک آسیموف، ری برادبری، استانسیلاو لم، سرگنی لوکیاننکو، آرتور سی. کلارک. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان "آخرین سوال" با این جملات آغاز میشود:
"آخرین سوال را، اولینبار، در تاریخ 21ام ماه مه 2061، زمانی که نوع بشر تازه پا به عالم روشنایی گذاشته بود، نیمهشوخی و نیمهجدی پرسیدند. پیش کشیدن سوال، نتیجهی یک شرطبندی پنجدلاری موقع خوردن مشروب بود و اینطور اتفاق افتاد:
الکساندر آدل و برترام لوپوف، دو تا از مهندسان کشیک ساعی و وفادار "مولتیواک" بودند. آن دو هم همان اندازه خبر داشتند پشت چهرهی چشمکزن و سرد و پر سر و صدای این کامپیوتر غولآسا، که اندازهاش چند کیلومتری میشد، چه میگذرد که بقیهی انسانهای عادی؛ هرچند که دست کم آنها تصوری مبهم از طرح کلی آن رلهها و مدارها داشتند که مدتها بود دیگر هیچ بنیبشری بهتنهایی از کل آن سر درنمیآورد.
مدتی میشد که کار مولتیواک به شیوهی تنظیم و تصحیح خودکار بود. درواقع، میبایست همین طور هم میبود؛ چرا که انسان دیگر نه از پس آن برمیآمد با سرعت لازم کامپیوتر را تصحیح و تنظیم کند و نه حتا این کار را با دقت لازم انجام بدهد ..."