ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
خانه هزار تو
(House of Many Ways)
نویسنده:
دایانا واین جونز
(Diana Wynne Jones)
ترجمه:
شاره صدیق
ناشر:
کتابسرای تندیس
سال نشر:
1401
(چاپ
2
)
قیمت:
95000
تومان
تعداد صفحات:
248
صفحه
شابك:
978-600-182-032-8
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 4 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'خانه هزار تو':
شارمین بیکر در دردسر بزرگی افتاده است. در ابتدا مراقبت از کلبهی کوچک عمو ویلیام کار سادهای به نظر میرسید. عمو ویلیام جادوگر سلطنتی "های نرلند" در خانهای زندگی میکرد که آنجا زمان و مکان معنایی نداشت. در این خانه به صدها مکان مختلف باز میشود. اتاق خوابها، آشپزخانه، غارهای زیر کوهستان ... حتی به گذشته!
شارمین برای یافتن پاسخ معمای سلطنتی با جادوگری به نام سوفی ملاقات میکند و ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"عمه سمپرنیا گفت: "شارمین باید این کار رو انجام بده. ما نمیتونیم عمو ویلیام رو توی این شرایط تنها بگذاریم."
خانم بیکر گفت: "عمو ویلیام؟ مگه او ...؟" بعد سرفهای کرد و صدایش را پایین آورد. به این خاطر که فکر میکرد موضوعی که میخواهد در موردش صحبت کند، مناسب نیست: "مگه او جادوگر نیست؟"
عمه سمپرنیا گفت: "معلومه که هست! ولی ..." او هم آرامتر به صحبتش ادامه داد: "میدونی، یه غده درآورده و حالا پریها میخوان بهش کمک کنند. باید اون رو با خودشون ببرند تا بتونند مداواش کنند، خب، یه نفر باید مراقب خونهاش باشه. آخه میدونی اگه کسی بالای سر طلسمها نباشه فرار میکنند. من که خیلی سرم شلوغه، خیلی کار دارم، مدیریت مرکز مراقبت از حیوانات ولگرد، فقط یکی از کارایی که میکنم."
خانم بیکر گفت: "خب، منم همینطور! این ماه یه عالمه سفارش کیک عروسی داریم. همین امروز صبح سام داشت میگفت ..."
عمه سمپرنیا به تندی گفت: "پس شارمین باید این کارو بکنه. دیگه به اندازهی کافی بزرگ شده." ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!