درباره كتاب 'آیشمن در اورشلیم: گزارشی در باب ابتذال شر':
آدولف آیشمن یکی از افسران بلندپایه حکومت هیتلر و از مسئولین و مدیران برنامهی برخورد با یهودیان در این حکومت بود که بعدها به هولوکاست معروف شد. سازمانی که او بر آن ریاست میکرد مسئولیت جابجایی یهودیان در سطح اروپا و انتقال آنها به اردوگاههایی که بعدها به اردوگاههای مرگ معروف شدند را برعهده داشت.
با پایان جنگ جهانی دوم، آیشمن موفق شد که به همراه خانوادهاش به آرژانتین بگریزد. اما در سال 1960 موساد، سرویس مخفی اسرائیل، او را ربود و به اسرائیل برد تا در آنجا محاکمه شود.
نویسنده این کتاب، که خود از یهودیانی بوده که در هنگام جنگ از آلمان نازی گریخته است، از سوی مجله نیویورکر برای گزارش این دادگاه به بیتالمقدس فرستاده میشود. در این دادگاه آیشمن اقدامات خود در زمینه برخورد با یهودیان را انکار نمیکند. اما مدعی میشود که او کارمند یک ساختار اداری بوده و تنها مشغول انجام وظیفهاش بوده است. این برخورد آیشمن با موضوعی که به قتلعام میلیونها نفر منجر شده بود، باعث میشود تا آرنت اقدام به نوشتن این کتاب کند. او در این اثر تلاش میکند تا پدیده آیشمن را از نظر فلسفی بررسی کند و نشان دهد که فجایع جهان را لزوما شیاطین و هیولاها بوجود نمیآورند. بلکه در خیلی از اوقات همین انسانهای معمولی هستند که دست به شرارت و جنایت میزنند.
فصل اول کتاب با این جملات آغاز میشود:
" "بیت هامیشپات" - سرای عدالت. این کلمات را مسئول انتظامات دادگاه به صدای بلند فریاد میزند و ما را از جا میپراند؛ دارد رسیدن سه قاضی را اعلام میکند که بدون کلاهگیس، با ردای سیاهی بر تن، از دری جنبی قدم به دادگاه میگذارند تا بر کرسیهای خود در بالاترین جایگاه صحنه تکیه بزنند. در دو طرف میز طویل آنها، که عنقریب با بیشمار کتاب و بیش از هزاروپانصد سند پوشانده خواهد شد، تندنویسان دادگاه جای گرفتهاند. درست پایین جایگاه قضات، مترجمان نشستهاند که در گفتوگوهای مستقیم متهم یا وکیلمدافع او با دادگاه انجام وظیفه میکنند و اگر آنها نباشند، متهم و همراهان آلمانیزبان وی، کموبیش مانند تمام حضار، روند رسیدگی را به زبان عبری و از طریق مخابرهی ترجمهی همزمان دنبال میکنند که به فرانسوی عالی، به انگلیسی قابلتحمل و به آلمانی کمدی محض و اغلب نامفهوم است ..."