ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
شناسنامه محصول
آسفالتیها
(Can't Get There from Here)
نویسنده:
تاد استراسر
(Todd Strasser)
ترجمه:
ناصر زاهدی
ناشر:
افق
سال نشر:
1398
(چاپ
2
)
قیمت:
30000
تومان
تعداد صفحات:
191
صفحه
شابك:
978-600-353-109-3
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'آسفالتیها':
دختر را توی خیابان "شایدی" صدایش میزنند. او همراه دارودستهای از نوجوانهای بیخانمان یا فراری توی خیابانهای سرد شهر زندگی میکند. زندگی آنها مبارزهای دائمی با سرما، گرسنگی و تهدیدهای شهر است.
زمستان که سر میرسد، سر و کلهی یک بچهی جدید پیدا میشود: اشکی. دختربچهای که مادرش اعتقاد ندارد که شوهرش ممکن است به بچهاش نظر سوء داشته باشد. وقتی که بچههای گروه یکی یکی قربانی خشونت و اعتیاد میشوند، شایدی تلاش میکند تا اشکی را از توی خیابان نجات بدهد و جایی برای زندگی او پیدا کند ...
داستان با این جملات آغاز میشود:
"خرمگس گفت باید به میدان تایمز برویم و تا دوازده شب صبر کنیم. آن وقت میتوانیم چند تا جیب بزنیم، ولی اصلا به آنجا نرسیدیم. ما، یعنی من، خرمگس، رنگینکمان و تومورو، مثل همیشه جلوی اغذیهفروشی گودلایف ولو بودیم. مهی سرد از سمت پارک میآمد و قطرات آب زیر چراغهای خیابان میدرخشیدند. من و خرمگس زیر سایبان روزنامهفروشی سر پیچ نشسته بودیم. هوای نمناک موهایمان را به هم چسبانده بود. چالههای آب خیابان برق میزدند و بخار مثل هیبتهای شبحوار از دریچههای فاضلاب بالا میرفت. رنگینکمان کنار دیوار چمباتمه زده و سرش تقریبا روی زانوهایش بود. تومورو به چراغ خیابان تکیه داده و از سرما دست به سینه ایستاده بود. حرفی نمیزد، فقط منتظر بود یکی سر حرف را باز کند ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!