ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
شناسنامه محصول
همیشه شوهر
(The Eternal Husband)
نویسنده:
فیودور داستایوسکی
( Fyodor Dostoyevsky)
ترجمه:
سعیده رامز
ناشر:
افکار
سال نشر:
1398
(چاپ
3
)
قیمت:
35000
تومان
تعداد صفحات:
224
صفحه
شابك:
978-964-228-123-7
امتیاز كتاب:
(5 امتیاز با رای 1 نفر)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'همیشه شوهر':
"ناتالیا واسیلیونا از آن دسته زنانی است که گویی برای بیوفایی و خیانت زاده شدهاند ..." ولچانینف نه تنها اعتقاد داشت که چنین تیپ زنانی وجود دارند بلکه برایش مسلم بود مردهایی هم هستند که مناسب این زنها باشند ... به نظر او سرشت این مردها به گونهای است که میشود آنها را "همیشه شوهر" نامید ... این مردها به دنیا میآیند که زن بگیرند و پس از ازدواج بلافاصله به زیردستان زنانشان بدل شوند ... همانطور که خورشید در ذات خود نمیتواند ندرخشد آنها هم نمیتوانند چون گاو پیشانی سفید نباشند و جلب توجه نکنند. اما خودشان هرگز چیزی از این موضوع نمیدانند و هرگز هم از اقتضای طبیعت خود آگاه نیستند …
و حالا یکی از همین همیشه شوهرها پس از مرگ همسرش به سراغ رقیبش ولچانینف میآید تا حسابش را با او تسویه کند ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
نسخه الکترونیک کتاب را میتوانید از
فیدیبو
و
طاقچه
تهیه بفرمایید.
داستان با این جملات آغاز میشود:
"تابستان بود. اقامت ولچانینف در پترزبورگ بیش از آنچه انتظار داشت طولانی شده بود. سفرش به جنوب منتفی شده بود و پایانی برای کارش تصور نمیکرد. کارش یعنی همان دعوای ملک و املاک داشت به جاهای باریک میکشید. تا سه ماه پیش این کار ساده و نتیجهاش تاحدودی قطعی به نظر میرسید، اما ناگهان همهچیز تغییر کرده بود. بیشتر وقتها با نگاهی خیره میاندیشید: "کلا همهچیز دارد خراب میشود." وکیل زبردست و شناختهشدهای را که دستمزدش خیلی زیاد بود به خدمت گرفته بود و از خرج کردن هم ابایی نداشت، اما بیصبری و وسواس فکری که دیگر بخشی از عادتش شده بود او را وامیداشت شخصا به کارها بپردازد؛ اوراقی را که وکیلش رد میکرد میخواند و بازنویسی میکرد، به ادارات مختلف سرک میکشید و پرسوجو میکرد اما ظاهرا با این کارها همهچیز را به هم میریخت ..."
نظر كسانی كه كتاب را خواندهاند:
هانيه سالاري:
در ابتدا ممکنه خسته بشین اما شخصیتپردازی داستان عالیه. من که از خوندنش لذت بردم.