ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
گراف گربه: همیشه از راهی که میآید، کسی میرود
نویسنده:
هادی تقیزاده
ناشر:
روزنه
سال نشر:
1400
(چاپ
2
)
قیمت:
80000
تومان
تعداد صفحات:
304
صفحه
شابك:
978-964-04-8134-9
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 4 نفر
امتیاز كتاب:
(4.5 امتیاز با رای 2 نفر)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'گراف گربه: همیشه از راهی که میآید، کسی میرود':
داستان دارای 5 شخصیت محوری و بیش از 40 شخصیت فرعی یا حاشیهای است. کتاب از یک تنه اصلی روایت و بیش از 65 شاخه یا داستان فرعی شکل گرفته است. راوی یا نویسنده کتاب یکی از این پنج شخصیت است که خاطرات گذشتهاش را برای دختر کوچکش بازگو میکند. بیشتر فصول کتاب نیز از زاویه دید اول شخص نگاشته شده است.
در این رمان، "اسماگ" جادوگری است که از ترکیب انسان با سه گونه اسب ساخته شده و از "دیگر مکانی" به وسیله "جادویی ویژه" به دنیای ما وارد شده است. او به همراه "میلوژ" شاهزاده اپتیکوفیل، "قاسم" گربهای که یک دستش را در جنگ از دست داده است، "سروقدم" ستوان بازنشسته پلیس و ... مخاطب را به گشودن اسرار زمان هدایت میکنند.
نویسنده یا راوی، دانشآموز مدرسه کیا است. مدرسهای که اسماگ و قاسم در انبار ذغالش که امروز بدل به سیاهچال مدرسه شده، پنهان شده بودند و راوی در آنجا با آنها آشنا میشود و این آشنایی قریب به سی سال به طول میانجامد ... (با تلخیص برگرفته از وب سایت تبیان)
توضیحات بیشتر درباره این کتاب را
اینجا
و
اینجا
و
اینجا
و
اینجا
بیابید.
داستان با این جملات آغاز میشود:
"اگر مثل من دختری هفت هشت ساله داشته باشید که تازه به مدرسه رفته باشد، در یک بعدازظهر، که روی تختش خوابیده است، اتفاقی پنجرهی آشپزخانه را باز میگذارید و روی صندلی مینشینید تا ناخن پایتان را بگیرید. وقتی ناخن پایتان را بگیرید، شروع میکنید به فکر کردن دربارهی حرفهایی که دلتان میخواهد به دخترتان بگویید.
موقعیت خوبی است تا مار نامرئی زمان زنگ دمش را به صدا درآورد و شما را یاد گذشته بیندازد، تا فقط اندکی از گذشته را به یاد بیاورید: زمانی که همسن و سال او بودید و به مدرسه میرفتید.
مهم نیست ماجرا از کجا شروع میشود و چه اطلاعاتی باید بدهید تا دنیای تخیلات شخصیتان لو نرود و آسیب نبیند. بههر حال، کار زمان همیشه همین بوده است: "آسیب زدن." ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!