فاطمه عارفنژاد: عنوان کتاب هماهنگی قابل ستایشی با محتوایش دارد! خود به خود چنین اسم طولانی و بامزهای نوید میدهد که رمانی متفاوت در دست دارید. متفاوت در بیان و داستان و خیلی چیزهای دیگه. لحن بیتفاوت و خونسرد این کتاب در مقابل بزرگترین رویدادهای قابل تصور، طنزی بکر و زیرکانه خلق کرده. بعد از خواندش بارها تلاش کردم رمانی در این سبک و سیاق کشف کنم! اما گشتم نبود، نگرد نیست! از معدود کتبی که مشابهی برای مثال زدن و تقریب به ذهن برایش سراغ ندارم.
الهه اميني: فوقالعاده جذاب
گلناز گرايلي: عالی بود. در اکثر بخشهای کتاب باید بخندی. با یک ظنز قشنگ و مودبانه کل تاریخ معاصر سیاسی دنیا را به مسخره گرفته. برای من هم که کلا با سیاست از هر نوعش چپم حسابی لذتبخش بود
ارمینا مژده: خیلی عالی و بامزه
سعيد زماني: یوناسن چون قبلا روزنامه نگار بوده، کتابش این ذهنیت را می دهد که انگار مشغول روزنامهخوانی هستی، در روزنامهخوانی شما فقط گزارش میخوانی، عاری از توصیف فضا. این کتاب هم این ویژگی را دارد. البته هیچ خوردهای نمیتوان گرفت چون سبک این نویسنده اینطور است و کسی تاکنون این چنین ننوشته (یا بنده این چنین سبکی نخواندهام) و چون یوناسن به سبک خود مینویسد، قلمش قلقلک میدهد و ناخودآگاه بدون اینکه متوجه باشی لبخندی بر لبان مینشیند!
فربد عالمي: قوانين، ايدئولوژيها، مكتبها و ايسمها همه و همه گويي افساريست بر دهنه بشريت كه كم كم به عادت روزمرگي تبديل شده و مثل جمله زيبا در اين رمان كه "نميدانم چرا مردم دوست دارن به زور خود را چپي يا راستي نشان دهند" پنجرههايي كه انگار هميشه بسته است و روياي فراري به غايت نامحتمل ... اما شايد بشه يه آلن كارسن صد ساله شد.
محسن مهديفر: با خواندن صفحه اول حس میکنید باید حتما این کتاب را بخوانید؛ کمی که پیش بروید در گیر فضای ذهنی پیرمرد بامزه داستان و قصه زندگیاش میشوید که جالب خواهد بود. تم طنز کتاب و اتفاقات پی در پی اگر فیلم فارست گامپ با بازی تام هنکس را دیده باشید قطعا کتاب شما را به یاد این فیلم خواهد انداخت چرا که اینجا هم با پیرمردی روبرو هستید که یکی از مهرههای اصلی و تعیینکننده در اتفاقات تاریخی است. ناگفته نماند که ترجمه خوب فرزانه طاهری هم خواندن این کتاب را لذتبخش میکند. هیچکس بهتر از بابابزرگ نمیتوانست مستمعانش را مسحور کند، وقتی که روی نیمکت محبوبش مینشست و، تکیه داده بر عایش، در حالی که توتونش را میجوید، برایمان قصه میگفت. ما نوهها با چشمان گشاده از حیرت میپرسیدیم: "بابابزرگ ... یعنی اینها راست است؟" بابا بزرگ جواب می داد: "اونایی که فقط حرف راست میزنند، لایق نیستند که آدم به حرفشان گوش بدهد" این کتاب را به او تقدیم می کنم. یوناس یوناسن آلن به او هشدار داد: "انتقام چیز خوبی نیست. انتقام مثل سیاست است، یک چیز همیشه به چیز دیگر منجر میشود تا اینکه بد بدتر میشود و بدتر بدترین" (ص 67)
مسلم ميرزائي: کتاب خوبیه، من واقعا از خواندنش لذت بردم.
بنفشه بامداد: روایت طنزگونهی تاریخ سیاسی جهان در طول حیات صدسالهی یک فرد خوشاقبال که در طول زندگی خود بارها و بارها از مرگ رهایی پیدا کرده داستاني خواندنی را به وجود آورده است. اما در پایان مطالعهی کتاب موضوعی برای تفکر و بحث در ذهن باقی نمیماند.
صفورا زواران حسيني: سبک کتاب به شدت من رو یاد فارست گامپ انداخت، برای همین سبک تکراریش هم ستاره کم دادم. ستارهش یک جایی بین سه و چهاره. متن سرخوشانه و خوشخوانه. از این کتابا که میشه یک نفس خوند. وسطش میخندی، کیف میکنی. ولی کتاب رو که میبندی حس و حال کتاب هم میمونه لای کتاب و درونت نمیمونه