ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
زندگینامه نیما یوشیج: به کجای این شب تیره ...
نویسنده:
مصطفی اسلامیه
ناشر:
نیلوفر
سال نشر:
1391
(چاپ
1
)
قیمت:
125000
تومان
تعداد صفحات:
259
صفحه
شابك:
978-964-448-513-8
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 5 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'زندگینامه نیما یوشیج: به کجای این شب تیره ...':
نیما از نادر شاعران دوران معاصر است که به شیوهی حافظ همهی دیدهها و تجربههای سیاسی و تاریخی دوران خود را در سرودههایش گنجاند. او چه بسا برای روایت درست همان تجربههای زیستهاش بود که ناگزیر شد قالب کهن را بشکند و برای دستیابی به سادگی و رسایی بیان شعریاش طرحی نو دراندازد. از این رو زیبایی سرودههایش هنگامی به کمال میرسد و به ژرفی دریافت میشود که در بستر زمانی پرورش و آفرینششان خوانده شوند، وگرنه در سرودههایی از این دست تنها خوشآهنگی و غنای تصویری "نازکآرای تن ساق گلی که به جانش پروردم ..."، "منم از هر که در این ساعت غارتزدهتر ..." باقی میماند و بس. همچنان که آگاهی به زمان سرایش "در میخانه ببستند ..."، "هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان ..."، "موج موج خزر از سوگ سیهپوشاناند ..."، "کباب قناری بر آتش سوسن و یاس ..." میتواند راز و رمز شکوهمندی و کمالیافتگی آن سرودههای حافظ، اخوان ثالث، شفیعی کدکنی، شاملو را بگشاید. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
"درآمد" کتاب با جملات زیر آغاز میشود:
"نیما، شاعری که در چهلوچندسالگیاش زمزمه میکرد "به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژندهی خود را"، و در آخرین سرودهاش خبر داد، "این منام مانده به زندان شب تیره که باز، شب همه شب، گوشبهزنگ کاروانستم"، دو سال پس از برخاستن نفیر گلولهای به دنیا آمد که به سلطنت پنجاهسالهی شاهی پایان داد که قلمرو پادشاهیاش را عشرتآباد شهوت شریرانهاش میپنداشت. پنجاه سالی که با کشتن امیرکبیر آغاز شد و با حراج تهمانده میراث رعایایش به پایان رسید. حراج جنونآمیزی برای نوالهی سفرهی عیشی به غلامبارگی افتاده در حرمسرایی که زناناش خپلههایی بودند بیقواره با غبغبهای مطبق، ابروهای بههمپیوسته، پشتلبهایی به سبیلی خط افتاده، و محافظانی از اختههای چماقدار برای نگاهبانی از آن لعبتهای شاهپسند در سرزمینی که مردماناش در رویاهای شاعرانهی روز و شبشان وصال ماهرویان، سروبالایان، سیمساقان، و نازکبدنان را در خیال میپروردند ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!