بخريد و بخوانيد ...
بازیافتی وحشی (مجموعه راهب و روبات، کتاب اول)
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

بازیافتی وحشی (مجموعه راهب و روبات، کتاب اول)

(A Psalm for the Wild-Built (Monk & Robot Book 1))
نویسنده: بکی چمبرز (Becky Chambers)
ترجمه: نوید فرخی
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1402 (چاپ 1)
قیمت: 100000 تومان  90000 تومان
تعداد صفحات: 150 صفحه
شابك: 978-600-182-824-9
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'بازیافتی وحشی (مجموعه راهب و روبات، کتاب اول)':

آیا ممکن است روزی روبات نیز مانند انسان به خودآگاهی دست یابد؟ تاکنون در دنیای واقعی هیچ روباتی هشیار نشده، اما برخی پژوهشگران این مسئله را فرضیه‌ای محتمل می‌دانند. با این حال، روبات‌های جهان داستانی این اثر از مدت‌ها پیش، ناگهان به خودآگاهی رسیدند. آن‌ها پس از هشیاری، ابزارهای خود را زمین گذاشته، کارخانه‌ها را ترک کرده و دسته‌جمعی به طبیعت وحشی رفتند. از آن زمان، هیچ‌کس به چشم خود روباتی ندیده است. تعادل زندگی شخصیت محوری داستان، راهب دکس، زمانی بر هم می‌خورد که پس از قرن‌ها، روباتی به نام ماسکپ در برابرش ظاهر می‌شود. این روبات برای حضورش یک دلیل دارد و آن این‌که همنوعانش در آخرین گردهمایی بزرگشان، خواستار پاسخ به این پرسش شدند که انسان‌ها به چه چیزی نیاز دارند. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)

داستان با این جملات آغاز می‌شود:

"گاهی اوقات، فرد به نقطه‌ای از زندگی می‌رسد که کاملا واجب می‌شود شهر لعنتی‌اش را ترک کند. آن‌وقت دیگر مهم نیست حتی اگر کل بزرگسالی را در آن شهر گذرانده باشد، درست مثل راهب دکس که از وقتی بالغ شده بود آن‌جا زندگی می‌کرد، همچنین اهمیتی ندارد که آن شهر جای خوبی باشد یا نه چنان‌که تنها شهر پانگا این چنین بود. ضمنا از آن نقطه به بعد دیگر مهم نیست که دوستان شما آن‌جا باشند، همچنین ساختمان‌هایی که چشم‌بسته بلدید و در آن‌جا پاهایتان خودبه‌خود مسیر را پیدا می‌کنند.

آن شهر زیبا بود، واقعا جای زیبایی بود. آن‌جا را می‌توان ادای دینی به معماری‌های منحنی و پررنگ‌ولعاب و نورپردازی‌های رنگارنگ تلقی کرد. شهر از فناوری خط‌آهن هوایی متقاطع و پیاده‌راه‌های صاف بهره می‌برد و از روی تمام بالکن‌ها و جداول خیابان برگ گل‌وگیاه سرریز می‌شد و هر نفسی که می‌کشیدید، رایحه‌ی ادویه‌جات آشپزی، شهد تازه و معطر و لباس‌های شسته‌شده و در حال خشک‌شدن در هوای بکر به مشام می‌رسید ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!