مطالب کتاب با این جملات آغاز میشود:
"هانا آرنت شرح کامل کتاب خود را از محاکمه آدولف آیشمن، افسر اس.اس. فراری نازی، که به اجرای راهحل نهایی آدولف هیتلر کمک کرده بود، منتشر کرد. بعد از آن غوغای حاصل از نشر کتاب او را عمیقا شوکه کرد. او بلافاصله پس از انتشار کتاب "آیشمن در اورشلیم: گزارشی در مورد پیشپافتادگی شیطان" در سال 1963 به دوستش، کارل یاسپرس، نوشت: "مردم به هر وسیلهای متوسل میشوند تا آبروی من را ببرند. آنها هفتهها تلاش کردهاند در گذشتهام چیزی پیدا کنند که بتوانند باعث آبروریزی برای من بشود." اتحادیه ضدافترا و دیگر سازمانهای یهودی، سردبیران مجلاتی که او برایشان نوشته بود، اعضای هیئت علمی کالجهایی که در آنها بهعنوان استاد مدعو امرار معاش میکرد، و دوستان، از هر دورهای از زندگیاش، به چیزی که او از آیشمن در کتابش ساخته بود، اعتراض داشتند. آیشمن که در میان مردم به عنوان "بدترین هیولای بشریت" شناخته شده بود، بهطرز وحشتناکی از طرف رهبران یهودی اروپای دوره نازی، که برخی از آنها هنوز زنده بودند و بسیار مورد توجه بودند و بهعنوان رهبران یهودی شناخته میشدند، مورد نفرت بود ..."