بخريد و بخوانيد ...
حقیقت به چه قیمتی؟
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

حقیقت به چه قیمتی؟

(Suffer the Little Children (The truth at any cost?))
نویسنده: دونا لیون (Donna Leon)
ترجمه: گیتا حجتی
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1400 (چاپ 1)
قیمت: 77000 تومان
تعداد صفحات: 271 صفحه
شابك: 978-600-182-706-8
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'حقیقت به چه قیمتی؟':

با حمله‌ی گروهی از مردان مسلح به خانه‌ی دکتر گوستاو پدرولی، شکستن جمجمه‌ی او و ربودن نوزاد هجده ماهه‌اش، سکوت شبانه‌ی ونیزی شکسته می‌شود. هنگامی که کمیسر گایدو برنوتی با این اخبار از رختخواب بیرون کشیده می‌شود و برای بررسی موضوع خود را به بیمارستان می‌رساند، هیچ‌کس نمی‌داند چرا این متخصص سرشناس کودکان متحمل رنج این حمله‌ی خشونت‌بار شده است.

اما بعد، برونتی پرده از داستان ناباروری‌ها و خریدوفروش نوزادان برمی‌دارد. زنجیره‌ای برای کلاه‌برداری و درآمدزایی میان داروسازان و پزشکان شهر و حرص و طمعی که در نهایت افشای آن ویرانگری به دنبال دارد. در این میان دادن اطلاعاتی خاص درباره‌ی یک همسایه منجر به تباهی و مشکلات مختلف می‌شود ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)

این کتاب شانزدهمین عنوان از مجموعه داستان‌های کارآگاه برونتی است. نویسنده تاکنون 32 کتاب پلیسی/معمایی با هنرنمایی او به رشته تحریر درآورده است!

داستان با این جملات آغاز می‌شود:

" "... وقتی عروسم به من گفت باید بیام پیش شما و در این مورد اطلاعات رو بدم، من مایل نبودم و همسرم به من گفت، احمقم اگه با شما درگیر این مسائل بشم چون این موضوع فقط به دردسر ختم می‌شه و فعلا به اندازه‌ی کافی گرفتار شده. اون گفت الان مثل موقعیه که همسایه‌ی عموش شروع به دزدی از سازمان برق ملی کرد و اون این رو گزارش کرد، وقتی اون‌ها اومدن بهش گفتن، تو باید ..."

"ببخشید خانم، می‌شه برگردیم سر موضوعی که ماه پیش اتفاق افتاد؟"

"البته، البته، اما این کار برای اون سیصد هزار لیر تمام شد."

"خانوم!"

"عروسم گفت اگه من این کار رو انجام ندوم اون خودش به شما زنگ میزنه و چون من تنها کسی بودم که ماجرا رو دیده، شاید بهتر بود که خودم بیام و به شما بگم، این‌طور نیست؟"

"مسلمه."

"بنابراین وقتی رادیو گفت قراره بارون بیاد، من چتر و چکمه‌هام رو از کنار در برداشتم، اما بارونی نیومد، اومد؟"

"نه، نیومد خانم؛ شما می‌خواستین در مورد اتفاق عجیبی که توی آپارتمان روبروتون افتاد، چیزهایی به من بگین؟" ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!