بخريد و بخوانيد ...
پسرک و جادوی مری پاپینز

پسرک و جادوی مری پاپینز

نویسنده: الخاندرو پالوماس (Alejandro Palomas)
ترجمه: کیوان عبیدی آشتیانی
ناشر: فاطمی
سال نشر: 1401 (چاپ 2)
قیمت: 85000 تومان
تعداد صفحات: 200 صفحه
شابك: 978-964-318-617-4
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 1 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'پسرک و جادوی مری پاپینز':

سونیا، معلم گیل، وقتی در کلاس او در پاسخ به این سوال که "دوست دارم بزرگ که شدم چه کسی باشم؟" جواب داد که دوست دارد مری پاپینز باشد، نگران می‌شود و با پدرش تماس می‌گیرد. آقای آنتونز در ملاقات با سونیا به او می‌گوید که همسرش مهماندار هواپیما است و به همین خاطر الان مدتی است که بخاطر شغلش از او و پسرش دور شده و در خاورمیانه زندگی می‌کند.

سونیا از آقای آنتونز می‌خواهد که اجازه دهد تا گیل در جلساتی با ماریا، مشاور مدرسه، ملاقات کند و آقای آنتونز هم با اکراه اجازه می‌دهد. به‌این ترتیب دیدارهای ماریا با گیل شروع می‌شود و طی آن ماریا سعی می‌کند مطمئن شود که گیل مشکل روحی جدی‌ای ندارد. اما هرچه ماریا بیشتر با گیل آشنا می‌شود، بیشتر به این نتیجه می‌رسد که وضعیت گیل بحرانی است. او تلاش می‌کند با کمک نقاشی سر از رمز و رازِ اسراری که گیل در ذهنش با آن درگیر است، دربیاورد. اما بالاخره معلوم می‌شود که همه آدم‌بزرگ‌ها درباره گیل اشتباه می‌کرده‌اند و او واقعا کم‌مشکل‌ترین آدمِ در این داستان است!

داستان با این جملات آغاز می‌شود:

"همه‌چیز از روزی شروع شد که معلمم سونیا از ما چیزی پرسید. از پنجره، یک خورشید زرد بزرگ می‌دیدم و برگ‌های پنجه‌ای‌شکلی که تکان می‌خوردند. حرکت برگ‌ها مثل حرکت‌های بابا بود، مثل وقت‌هایی که صبح‌های زود بیدار می‌شود و دمِ درِ مدرسه با آن دستکش‌های سبزِ زمستانی‌اش برای خداحافظی دست تکان می‌دهد. سونیا که هم معلم‌مان است و هم از همه بزرگ‌تر، پشت میزش ایستاد، دست‌هایش را دو بار به هم زد و هوا را پر کرد از ذرات گچی که به دست‌هایش چسبیده بود. چند بار هم عطسه کرد. نازیا می‌گوید به‌خاطر گچ است، چون مثل خرده‌بیسکویت به گلوی آدم می‌چسبد و دهان آدم را خشک می‌کند و بعضی وقت‌ها اگر پشت سرش آب نخورید احتمالا بالا می‌آورید.

سونیا گفت: "حالا قبل از این‌که از کلاس بیرون بروید از همه‌تان می‌خواهم این سوال را جواب بدهید."

بعد به طرف تخته برگشت و یک‌تکه گچ برداشت و با حروف درشت نوشت: دوست دارم بزرگ که شدم چه کسی باشم؟ ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!