بخريد و بخوانيد ...
و نیچه گریه کرد
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

و نیچه گریه کرد

(When Nietzsche Wept)
نویسنده: اروین یالوم (Irvin D. Yalom)
ترجمه: مهشید میرمعزی
ناشر: نی
سال نشر: 1401 (چاپ 21)
قیمت: 350000 تومان
تعداد صفحات: 449 صفحه
شابك: 964-312-616-1
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 131 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (4.21 امتیاز با رای 61 نفر)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'و نیچه گریه کرد':

وین، پایان قرن نوزدهم. لو سالومه آمده است تا یوزف برویر، پزشک مشهور و استاد زیگموند فروید را بیابد. او نگران دوستش، فردریش نیچه است.
برویر باید اندیشمند بزرگ و تنها را که از سردرد شدیدی رنج می‌برد، معالجه کند و او را از این گرفتاری برهاند. ولی نیچه نباید از این جریان بویی ببرد، سالومه از برویر تقاضا کرده که او را معالجه کند. برویر تصمیم می‌گیرد با روش جدید "بیان‌درمانی" که به‌تازگی در مورد بیمار دیگرش آنا او، تجربه کرده، او را درمان کند. برویر برای تشویق نیچه به صحبت کردن، وضعیت بیمار جوانش آنا او را برای او تشریح می‌کند. به این ترتیب میان برویر آرام و دلسوز و نیچه‌ی حساس و خوددار، دوئل گفتاری تندی به‌وجود می‌آید و هرچه این دو به هم نزدیک‌تر می‌شوند، برویر بیش‌تر متوجه می‌شود که فقط در صورتی می‌تواند نیچه را معالجه کند که وی اجازه این کار را بدهد. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز می‌شود:
"صدای ناقوس‌های سان‌سالواتوره، یوزف برویر را از خواب پراند. ساعت سنگین طلایش را از جیب جلیقه بیرون کشید: نه. برای چندمین بار کارت حاشیه نقره‌ای را که روز قبل به دستش رسیده بود، خواند:

21 اکتبر 1882
دکتر برویر،
باید در مورد موضوع مهمی با شما صحبت کنم. آینده فلسفه آلمان در خطر است. فردا ساعت نه صبح در کافه سورنتو منتظرتان هستم.

لو سالومه

چه گستاخ! سال‌ها بود که با چنین جسارتی روبه‌رو نشده بود. او هیچ لو سالومه‌ای نمی‌شناخت. آدرس روی پاکت برایش آشنا نبود. این امکان وجود داشت که به این شخص اطلاع دهد که ساعت نه برایش مناسب نیست، خانم برویر اصلا و ابدا از این‌که مجبور شود تنها صبحانه بخورد خوشش نمی‌آید، دکتر برویر در حال گذراندن تعطیلات است و علاقه‌ای به "موضوع‌های مهم" ندارد و اصلا به این دلیل به ونیز آمده از "موضوع‌های مهم" فرار کند.
و با وجود این راس ساعت نه در کافه سورنتو نشسته بود و چهره مشتریان دیگر را بررسی می‌کرد و از خود می‌پرسید که کدام‌یک از خانم‌ها می‌تواند لو سالومه باشد ..."

اطلاعات بیشتر درباره این کتاب را اینجا و اینجا و اینجا بیابید.

نظر كسانی كه كتاب را خوانده‌اند:

 شادي مشهدي حيدر:  فلسفه طرفدارهاي خودش را دارد و خواندن كتاب هاي فلسفي معمولأ آن قدر براي من مشكل است كه تا آخر يا حتي تا وسطش هم نمي رسم مي توانم بگويم تنها كتاب در رابطه با فلسفه بود كه تا آخر خواندم و مهم تر اين كه فهميدمش فلسفه نيچه را دوست ندارم ولي كتاب بهترين سبك را براي توضيح مطالبي پيچيده استفاده كرده بود حس مي كنم حالا ديگر مي توانم كتاب هاي فلسفي جدي تري درباره نيچه يا حتي از خود او بخوانم چرا كه حس مي كنم با ادبياتش آشنا شده ام اگر كسي مي خواهد فلسفي خواندن را شروع كند اين كتاب مي تواند بهترين گزينه براي انتخاب اول باشد

 پگاه ايزدپناه:  همانطور که در قسمتی از این سایت ذکر شده اغلب شاهكارهای دنيا فاقد چسبندگي هستند. اما این کتاب حتی با نداشتن چسبندگی ارزش چند بار خواندن را هم دارد

 مژگان چايچيان:  مثل ساير كتابهاى يالوم مفاهيم روانكاوى به بهترين و ساده‌ترين شكل ممكن گفته شده‌اند.

 اسما زنگنه:  عااااالی بود

 باران بازودار:  یک کتاب روانشناسی کم نظیر با قلم فوق‌العاده‌ی اروین یالوم

 رضا كاظمي:  اين كتاب عاليه، من كه همش منتظر بودم تايم خوندنش فرا برسه، خيلي هيجان‌برانگيزه كه به دنبال سوْال‌هايي كه تو ذهنتون بوجود اومده صفحه صفحه از كتاب رو با دقت بخونيد،، و حتي غافل‌گير هم بشين. شاهكاري از روانشناسي !

 هانيه سالاري:  من این کتاب رو با ترجمه خانم دکتر حبیب خواندم. ترجمه خانم دکتر قلم زیبای یالوم رو صد چندان کرده بود. کتاب با سیر بسیار جذابی پیش رفت و پایانی بسیار جذاب‌تر داشت.

 نيلوفر الله کرم:  خیلی کتاب جذاب و موضوع جالبی داره ولی واقعا ترجمه خوبی نداشت. به نظرم میشه این کتاب رو از ناشرای دیگه تهیه کرد.

 حمید کاظمی:  نثر زیبا و فوق‌العاده گیرایی داشت فقط وقتی پی گفتار انتهای کتاب رو خوندم آب سرد ریختن روم چون حین مطالعه با خواندن نامه‌های نیچه و دکتر برویر حس خواندن اسناد تاریخی داشتم که خیلی جذاب بود برام ولی در آخر فهمیدم این نامه‌ها تخیلی بوده و اساسا هیچ دیداری بین دکتر برویر و نیچه رخ نداده بود :(

 حامد رحيم‌پور:  روزنه ای شد برای جدی خوانی نیچه

 حميدرضا راهداري:  داستان بر اساس مستندات و اتفاقات و خيالپردازي‌هاي دكتر يالوم نوشته شده، ولي آنقدر داستان آقای یالوم كشش دارد كه نمي‌تواني ازآن دست برداري، ارتباط بين نيچه و دكتر بروير و گفتگوهاي بين آن دو كه شايد 90% كتاب را در برمي‌گيرد و از نظر روانشناسي يكي از روشهاي درماني نوين مي‌باشد بسيار جذاب و خواندنيست، كه مي‌تواند خواننده را از درونيات و تفكر نيچه آگاه سازد و انگيزه‌اي شايد باشد براي شناخت بيشتر نيچه ...

 راهله يوسف زاده:  وقتی نیچه گریست؛ ترجمه خانم سپیده حبیب را خواندم و لذت بردم بار اول کتاب را با حوصله و آرام آرام و در مدت چند ماه خواندم. لذتی داشت پیگیر چالش دکتر برویر و نیچه بودن. چه در ابتدا و خائنانه، چه در میانه و مشتاقانه و چه در پایان و صادقانه. مطالب آموختنی زیادی داشت کتاب، مخصوصا با توضیحات مترجم.
زیباست، خلاقانه و آموزشی! از آن کتاب‌هایی که واقعا تصویرهایش در ذهنت شکل می‌گیرد و نویسنده به تو هم اجازه داده که خلق کنی و فقط بیننده یک توصیف دقیق نباشی اما می‌گذارد که شنونده باشی.

 وفا كماليان:  داستانی که در این کتاب اتفاق می افتد، درست مثل خود کتاب است. 350 صفحه را باید بخوانی، یعنی پایمردی کنی و بخوانی تا در آخرهای کتاب داستان ناگهان متحول شود. در 70-80 صفحه آخر خیلی لذت میبری. ولی اگر کتاب را نخوانده به صفحات آخر بروی، چیزی عایدت نمیشود. درست مثل اتفاقی که بر سر نقش اول کتاب می افتد. او هم آنقدر صبر میکند تا مشکلش حل شود و دردش را درمان کند. او هم میخواست خیلی زود به لذت برسد ولی آخرش هم صبرش نتیجه داد. به خواندنش می ارزید.

 كيميا كلانتري:  از اينکه نويسنده قسمتي از داستان را از واقعيت اقتباس کرده و قسمت ديگر آن را با تخيلات خود ترکيب کرده است، ناراحت شدم. احساس کردم که به نوعي گول خورده ام. چون تصور ميکردم که دکتر بروير و نيچه همديگر را ملاقات کرده اند و واقعاً اين بحثها بين آنها صورت گرفته است.

 ستاره كيومرثي:  خوب بود، چون باعث شد در مورد عقاید نیچه کنجکاو بشم و یک کتاب همزمان، از خود نیچه بخوانم.

 علي خزاعي مقدم:  کتاب خیلی خوبی بود اما به نظر می رسید در ترجمه مطابق معمول بعضی مفاهیم گم شده است! :)

 نازلي علي‌پور:  این کتاب رو به پیشنهاد یکی از دوستان سفارش دادم، عنوان کتاب برام جذاب بود، اما نزدیک به دوماهه این کتاب در اختیارمه ولی هنوز نتونستم تموم کنم، فهمیدم که کتابهای فلسفی از علایق بنده نیست!