ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
آبیترین چشم
(The Bluest Eye)
نویسنده:
تونی موریسون
(Toni Morrison)
ترجمه:
نیلوفر شیدمهر، علی جباری (آذرنگ)
ناشر:
دریچه
سال نشر:
1385
(چاپ
1
)
قیمت:
180000
تومان
تعداد صفحات:
264
صفحه
شابك:
964-8072-04-3
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 4 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'آبیترین چشم':
داستان پکولا، دختر بچهای یازده ساله و سیاهپوست، که در آمریکایی زندگی میکند که همه در آن عاشق دختربچههای بلوند و چشمآبی هستند. پکولا فکر میکند زشت است و آرزویش این است که چشمهایش آبی باشند، تا او زیبا بشود، تا مردم به او نگاه کنند، تا دنیایش رنگ دیگری به خود بگیرد ...
داستان با این جملات آغاز میشود:
"راهبهها، سبکبال میخرامند و مردانی مدهوش و شوخچشم در سرسرای هتل یونانی آواز میخوانند. رزماری ویلانوچی، همسایه دیواربهدیوار ما، که بالای کافه پدرش زندگی میکند در یک اتومبیل بیوک مدل 1939 نشسته است و نان و کره میخورد. او پنجره را پایین میکشد تا به من و خواهرم فریدا بگوید که اجازه نمیدهد داخل شویم. به او خیره میشویم. از نان او میخواهیم. اما بیشتر در پی آنیم که با نگاهمان موج خودپسندی نمایان در چشمانش را درهمبشکنیم و غرور مالکانه جلوهگر در پیچ و تابهای دهانش بههنگام جویدن غذا را خرد کنیم. به خودمان میگوییم: هروقت از اتومبیل بیرون بیاید بهجانش میافتیم و پوست سفیدش را، با خراشهای سرخفام، خط میاندازیم. او گریه خواهد کرد و از ما خواهد پرسید: "دلتان میخواهد پایین بکشم؟" و ما خواهیم گفت: "نه" نمیدانیم که اگر چنین کاری بکند چه حالی به ما دست خواهد داد یا چه خواهیم کرد. اما میدانیم که هرگاه چنین سوالی بکند میخواهد پیشنهادی اغواکننده به ما بدهد و ما باید با خودداری از پذیرش آن غرورمان را پاس داریم ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!