درباره كتاب 'روزهای انقلاب: چطور زنان یک روستا در ایران انقلابی شدند؟':
نویسنده در تابستان 1356، بیخبر از تحولات مهمی که کل ایران را زیر و زبر میساخت، پا به روستایی کوچک در حوالی شیراز گذاشت. او 18 ماه در ایران ماند و تنها پژوهشگر آمریکاییای بود که از نزدیک انقلاب اسلامی را مشاهده کرد. روزهای انقلاب روایت تجربههای روزمره هگلند در این روستاست که نشان میدهد چگونه مردمی عادی و دور از سیاست پا به جریان انقلاب اسلامی ایران گذاشت و در خلال ماجراهای انقلاب و پس از آن متحول شدند. بخش انتهایی کتاب درباره دیدار دوباره نویسنده از ایران پس از گذشت چند دهه از انقلاب در سالهای 1384 و 1388 است. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
فصل اول کتاب با این جملات آغاز میشود:
"تا امروز، شیراز و علیآباد هر دو آنقدر گسترش یافتهاند که تقریبا به هم رسیدهاند. بااینحال، در سال 1978 علیآباد با اتوبوس نیمساعت و حدود 35 کیلومتر از حاشیه شیراز فاصله داشت. از شهر شیراز جادهای منتهی به علیآباد کشیده بودند که وقتی کسی در حاشیه شهر به سمت قصردشت سفر میکرد مناطق مسکونی زیبا و بعد باغچههای دیوارکشیشده و باغها را در اطرافش میدید. اتوبوسهایی که برای رفتن به علیآباد و سکونتگاههای دیگر در همان مسیر مسافر سوار میکردند نزدیک میدان قصردشت صبر میکردند تا پر از مسافر شوند. مردم میتوانستند خریدهای لحظه آخریشان را مثل میوه تازه و سیزیجات یا خرید از فروشگاههای فضای باز نزدیک میدان یا خرید سایر اقلام از فروشگاههای آن حوالی را انجام دهند ..."