اولین فصل کتاب با این جملات آغاز میشود:
"همیشه از شوق و علاقهئی که مردم به دیدن اشخاص مشهور دارند متعجب و متحیر شدهام. اینکه شناختن اشخاص مشهور را افتخار و سربلندی بدانی و به دوستانت بگویی حضورا آنها را دیدهای، فقط ثابت میکند که خود تو آدم کوچکی هستی. اشخاص نامدار و مشهور در برخورد با مردم روش خاصی دارند. آنها نقابی بر چهرهی خود میزنند، نقابی که غالبا موثر است، و دقت میکنند که چهرهی خود را مخفی نگه دارند. آنها نقشی را که مردم از آنها انتظار دارند ایفا میکنند. اما انسان باید احمق باشد که فکر کند جلوهی ظاهری این نقش بازتاب احوال درونی فردی است که چهرهاش را در پشت نقاب مخفی کرده است ..."