درباره كتاب 'بارلی بادکنکفروش و ژنرالهای کوتوله':
بارلی یک بادکنکفروش بود. شبها زیر پل میخوابید و صبحها روی همان پل بادکنک میفروخت تا این که یک روز ژنرال پوپول از آنطرف پل و ژنرال پوسپوس از اینطرف پل بارلی را دیدند. بارلی را که نه. بادکنکهای بارلی را. همهی بادکنکها که نه. یک بادکنک آبی را. و جنگ شروع شد. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
(مخاطب کتاب گروه سنی "ب" در نظر گرفته شده است)