شناسنامه محصول
مامور ما در هاوانا
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

مامور ما در هاوانا

(Our Man in Havana)
نویسنده: گراهام گرین (Graham Greene)
ترجمه: غلامحسین سالمی
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1390 (چاپ 1)
قیمت: 9000 تومان
تعداد صفحات: 341 صفحه
شابك: 978-964-8944-81-5
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 11 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (4 امتیاز با رای 2 نفر)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'مامور ما در هاوانا':

کتاب داستان مردی‌ست که به گونه‌ای اتفاقی و کاملا ناخواسته جاسوس می‌شود و به استخدام سرویس عریض و طویل اطلاعاتی بریتانیا درمی‌آید.
ورمولد یک فروشنده‌ی بازنشسته‌ی جاروبرقی است که به دلیل مشکلات اقتصادی جذب سرویس اطلاعاتی بریتانیا، MI6، می‌شود. او برای اینکه شغلش را از دست ندهد بر گزارش‌های دروغی را برمبنای داستان‌های شکسپیر به مافوق‌هایش ارائه می‌کند و با استفاده از نقشه‌ی مدل‌های مختلف جاروبرقی، نقشه‌های مختلف نظامی را بصورت تخیلی طراحی و در اختیار سازمان اطلاعات جاسوسی بریتانیا قرار می‌دهد. مشکل از جایی شروع می‌شود که گزارش‌ها و داستان‌های تخیلی او بصورت نگران‌کننده‌ای راست از آب درمی‌آیند!
داستان با این جملات آغاز می‌شود:
"دکتر هاسلبچر از کنار بار واندر گفت:
آقای ورمولد آن سیاه‌پوست را آن‌جا می‌بینید؟ با دیدن او یاد شما می‌افتم، این از عادت‌های دکتر هاسلبچر بود که حتی بعد از 15 سال رفاقت، دوست‌اش را با پیشوند "آقا" و به نام خانوادگی خطاب کند. دوستی دکتر هم مانند معالجه‌اش آرام و مطمئن پیش می‌رفت. بی‌تردید تنها در زمانی که ورمولد در بستر مرگ قرار می‌گرفت و دکتر هاسلبچر ضربان رو به افول نبض‌اش را میان دو انگشت شست و سبابه‌اش حس می‌کرد، "آقای ورمولد" به "جیم" تبدیل می‌شد. سیاه‌پوست مورد اشاره‌ی دکتر، یک چشم نداشت و یک پایش هم از پای دیگرش کوتاه‌تر بود؛ یک کلاه قدیمی به سر داشت و دنده‌هایش مانند استخوان‌بندی بدنه‌ی یک کشتی پوسیده از ورای زیرپیراهنی مندرس‌اش به خوبی دیده می‌شد ..."

اطلاعات بیشتر درباره این کتاب را می‌توانید در اینجا بیابید.

نظر كسانی كه كتاب را خوانده‌اند:

 محمود اسلاميان:  چه حالی میده جاسوس بازی حتی اگه اداش رو در بیاری و بعدش بتونی یه گوشه بشینی و به اونایی که مچلت شدن بخندی ... یه داستان طنز جالب برای ریشخند دستگاه‌های عریض و طویل جاسوسی که آدم رو به یاد فیلمهای والت دیسنی میندازه